
میراث ناملموس ایران در پایگاه خبری پیک چاپار: چهارشنبه سوری جشنی زیبا و اصیل است. سرشار از معناها و کارکرد های اجتماعی و روانشناختی عمیق و لطیف، اما امروزه به جای آن همه زیبایی، چهره ای وحشتناک از انفجار و فاجعه نشسته است.
چهره ی اصیل چهارشنبه سوری:
در مورد وجه تسمیه کلمه چهارشنبه سوری می توان گفت ،این عبارت از دو کلمه ترکیب شده: «چهارشنبه و سوری» سوری کلمه ای پهلویست به معنای سرخ، کلمه سرخ اشاره به عنصر آتش دارد که نماد پاکی،راستی و درستی ،اهورامزدا ،روشنی و سلامت است و از انجایی که آتش جز اصلی این مراسم است ،این رسم به این نام، نامیده شده است.
این جشن در تاریخ ایران قدمتی طولانی دارد . دلیلی که بر قدمت این رسم آورده اند، در تاریخ بخارا نوشته «ابوبکر محمد بن جعفر نَرشَخی» ذکر شده است.
در کتاب تاریخ بخارا که در حوالی ۳۵۰ هجری نوشته شده به برگزاری این رسم در سرای منصور بن نوح پادشاه سامانی اشاره دارد و از این رسم به عنوان رسمی قدیمی یاد می شود.
برای برگزاری این رسم چندین مناسبت تاریخی ذکر کرده اند که سه موردش مشهور است :
1- چهارشنبه سوری را مصادف با زمانی دانسته اند که در آن روز در حدود ۶۰۰ سال قبل از میلاد، روزی زرتشت در آستانه سال نو، بزرگترين حساب گاه شماري جهان را نموده و تاريخ كهن را درست و منظم كرده است و به دلیل اهمیت گاهشماری، آن روز را به این مناسبت جشن گرفته اند و بعد ها این روز به آخرین شب چهارشنبه سال منتقل شده است، چرا که در تقویم ایران قدیم اصلا هفته وجود نداشته بلکه ماه ها دارای تقسیمات پنج روزه بوده اند و روزهای هفته پس از ورود اعراب به ایران به وجود امده وبعد ها از انجایی که در فرهنگ اعراب چهارشنبه روزی نحس به شمار می رفته ،برای زدودن نحسی چهارشنبه ،این جشن به شب چهارشنبه آخر سال منتقل شده است.
۲- به اعتقاد مردم باستان ،فروهر ها به مدت ده شبانه روز از جايگاه اصلي و آسماني خود به شهر و ديار خود فرود آمده و ميان بازماندگان زندگي مي کنند. از روز بيست و پنجم اسفند ماه تا پنجم فروردین و بنابر این به استقبال این ارواح جشنی بر پا می شده ،بر بام ها آتش می افروختند تا ارواح را به خانه هایشان راهنمایی کنند و خانه ها را قبلا رفت و روب می کردند. ( یعنی همان خانه تکانی دم عید )
در اين روزها بازماندگان لباس نو تهيه مي كردند و در اتاق ها به ويژه اتاق درگذشتگانشان نقل و نبات و شيرينی و ميوه و سبزي و گل می گذاشتند، شمع روشن می کردند و چوب هاي خوشبو در سفره مي نهادند. كدورت ها و دعواها را بر طرف مي كردند بهآن اميد كه چون روان درگذشتگان به ميان آنان آمدند ،شاد و راضي باشند و به بازماندگان دعا و بركت عنايت كنند.
3-ارتباط با قيام مختار
يكي ديگر از حدس هايي كه براي چگونگي انتقال جشن سوري به شب چهار شنبه ميتوان زد، ارتباط آن با مختار سردار شيعه عرب است كه به خون خواهي شهداي كربلا قيام مي كند.
مختار پس از واقعه عاشورا و پس از آنكه از زندان آزاد مي شود، به خون خواهي شهداي كربلا بر مي خيزد. آنگاه براي آنكه مخالف را از موافق تشخيص دهد، فرمان می دهد تا شيعيان راستين آن حضرت بر بام خانه ها آتش بيفروزند. شب آن فرمان مصادف بوده با شب چهار شنبه آخر سال.
به اين دليل بوده كه از آن پس ،مردم ايران به یاد قیام مختار و شهدای کربلا در این روز آتش می افروزند.
مراسم و نمادهای جشن چهارشنبه سوری:
این مراسم ،از دیر باز در اکثر نقاط ایران مرسوم بوده و دارای بن مایه هایی مشترک است ،اما صورت ظاهری این مراسم در هر منطقه ای کم و بیش تفاوت یافته است
بن مایه های اصلی و مشترک این مراسم بخشش ،احسان ،هدیه دادن ،همدلی و گرد امدن مردم همراه با خیر خواهی برای یکدیگر، شادمانی و آرزوی تندرستی و نیکبختی برای خود و دیگران ، به همراه شور و نشاطی ناشی از مخفی بود و سری بودن برخی جنبه های این مراسم است.
در آذربایجان، چهارشنبه های اسفند ماه با عناصر اربعه نامگذاری می شده است که به ترتیب عبارت است از چهارشنبه باد ،خاک ،آتش و آب یا چهارشنبه آخر.
آنچه به عنوان مراسم و آئین چهارشنبه سوری در نزد آذربایجانی ها رایج است، مربوط به همین چهارشنبه آخر است.
مراسم مربوط به چهارشنبه آخر:
1- در این روز بر پشت بام منازل و یا حیاط خانهها یا محله آتش افروخته میشود و اهل منزل با خواندن:«آتیل ماتیل چرشنبه/بختیم آچیل چرشنبه» از روی آن میپرند.
2- پوشاندن لباس نو برای کودکان و بستن حنا به دست و پا و پوشیدن لباس قرمز توسط زنان در برخی مناطق
3- تهیه «چرشنبه یمیشی» (آجیل چهارشنبه سوری) که بعضا به آن آجیل مشکل گشا نیز می گویند و آنرا بین مردم پخش می کنند .
4- پختن غذایی خاص نظیر دلمه برگ، آش، رشته پلو و... که بسته به منطقه متفاوت است . این آش را مایه ی شفا دانسته ،قسمتی را به بیمار داده و بقیه را بین فقرا احسان می کنند.
5-رسم قورشاق ساللاماق
«قورشاق ساللاماق» و یا «شال ساللاماق»، نیز از آداب رایجی است که توسط کودکان و نوجوانان و بعضاً جوانان اجرا میشود. بدین ترتیب که دستمالی را به انتهای طناب و یا شال و یا پارچههای بلند وصل کرده و آنرا از منفذ و روزنهای که در سقف خانههای قدیمی و روستایی وجود دارد، به داخل خانهها میفرستند. صاحب خانه با مشاهده شال و یا قورشاق آویزان، موظف است خوراکیهایی نظیر بادام، کشمش، گردو و گاهی جوراب و پول را به آن ببندد و با گفتن این عبارت که:
«چک الله مطلبو ورسین» (بکش که خداوند آرزویت را برآورده سازد) و برای افکننده ی شال آرزوی خیر کند.
امروزه، شهرسازی و معماری جدید، خاصه در مناطق شهری، رخصت برگزاری این رسم را به راحتی نمیدهد. اما با تغییر اندکی در ظاهر آن ،می توان آنرا ادامه داد .صورت دیگری از این رسم ،به شکل قاشق زنی در برخی مناطق ایران اجرا می شود.
6-پریدن از روی آب
صبح روز چهارشنبه، پیش از طلوع آفتاب و یا همزمان با آن، خانوادهها به سر چشمهها و رودها میروند. آنها با خواندن این عبارت که:« دیش آغریمی، باش آغریمی، قادامی، بلامی، هامیسین بو سو آپارسین » از روی آب میپرند و آروز میکنند که «دندان دردم، سردردم، همه بلاهایم را این آب با خودش ببرد»
دختران دم بخت هم کمی از موی سر را قیچی کرده و به آب میسپارند که به این رسم،«بخت آچما» (بخت گشایی) گفته میشود. زنان نیز چندین بار با قیچی آب را برش میزنند تا بدین وسیله نکبت و تنگنای زندگی را بریده باشند. در برخی مناطق ،آب را جارو می کنند و خانوادهها مقداری از آب چشمه یا رود را با عنوان «چرشنبه سویی» به خانه می برند.
7-فال گوش
از دیگر رسوم آذربایجان در روز چهارشنبه آخر سال، فال گوش یا نیت کردن است. بدین معنا که برخی اهالی محل ،به ویژه دختران و زنان پس از نیت،به سخنان رهگذران گوش می خوابانند و اولین گفتگو را بر اساس نیت خود تعبیر میکنند.
8-مراسم «طاباق آپاردی» (طبق کشان) از دیگر رسوم این روز است. بر اساس این رسم از طرف خانواده داماد «مجمعی» یا خوانچه که «خنچا» گفته میشود، مشتمل بر هدایایی برای تازه عروس و نزدیکان او فرستاده میشود. در برخی از مناطق، «خنچا» همه ساله از طرف خانه پدری به منزل دختر خانواده که عروسی کرده و از خانواده جدا شده است، فرستاده میشود و این رسم با فوت پدر یا مادر دختر، بر دوش برادر و یا بزرگ دیگری از فامیل قرار میگیرد و ادامه می یابد.
در مناطق روستایی و عشایری، همراه با «خنچا»؛ قوچی رنگ شده و مزین نیز فرستاده میشود.
استاد شهریار در منظومه «حیدربابا» به قسمت هایی از رسم چهارشنبه سوری اشاره می کند :
بایرامیدی، گئجه قوشی اوخوردی
آداخلی قیز، بیگ جورابین توخوردی
هر کس شالین بئر باجادان سوخوردی
آی نه گؤزل قایدادی شال ساللاماق
بیگ شالئنا بایراملئقئن باغلاماق
کارکرد های روان شناختی و جامعه شناختی مراسم چهارشنبه سوری:
همانطور که بیان شد ،این رسم حاوی عناصری است که از منظر سلامت اجتماعی و روانی مفید و مثبت است. در طی اجرای مراسم، گرد هم آیی ،صلح ،دوستی، مودت، رفع کدورت ها ،قهر ها و دعواهای کهنه صورت می گیرد، بر انسجام اجتماعی و همدلی افزوده می شود.
مراسم چهار شنبه سوری در حالت اصیل خودش تماما سرشار است از کارکردهای مثبت مانند ایجاد انسجام و وحدت و وفاق اجتماعی ،ایجاد شور و نشاط و امید در جامعه ،ایجاد محبت و مودت و همدلی و همکاری ،تقویت ارزش ها و هنجار های مثبت مانند یاری و محبت و صلح و پاکی که یک به یک به آن می پردازیم:
1- ایجاد شادی و نشاط ( با توجه به اینکه مردم کشور ایران شاد نیستند و طبق آمار ۲۰۲۴ ،ایران از لحاظ شادی در بین ۱۴۳ کشور ،رتبه صدم رادارد ،مراسمی که بتواند ،شادی و نشاط را در مردم تقویت کند، بسیار ضروریست.
2- این مراسم (در شیوه اصیل خود) می تواند وحدت ملی را تقویت کند ،چرا که در تمام نقاط ایران با اندک تفاوتی متداول است و همین اشتراک مردم را به یکدیگر پیوند می دهد و اتحاد و وفاق ملی ایجاد می کند.
و این اتحاد و وفاق نه تنها با دین اسلام مغایرتی ندارد بلکه دقیقا هم راستا و همسو با جوهره اسلام است.
طبق ( آیه۲ سوره مائده ) تعاونوا علی ابر و التقوی و لا تعاونوا علی الاثم و العدوان
با یکدیگر همکاری کنید در جهت نیکی و تقوا و در جهت دشمنی و گناه همکاری نکنید.
صورت اصیل این رسم با این آیه مطابقت دارد. بدین صورت که قهر و کینه و دشمنی ها کنار گذاشته می شود و همکاری در جهت صلح و خیر و بخشش صورت می گیرد.
3- انفاق،احسان و هدیه دادن را به شکل های مختلف در این مراسممی بینیم. در پخش کردن آجیل مشکل گشا ،در هدایایی که به قاشق زنان یا کسانیکه شال افکنده اند ،داده می شود و در آشی که به فقرا هم داده می شود و در" خنچایی" که راهی خانه ی عروس می شود.
4-این مراسم امید را و تاب آوری رادر مردم تقویت می کند و جامعه را به سمت مثبت نگری سوق می دهد چرا که متضمن آرزوی و دعای سلامتی،گشایش بخت ،گره گشایی از مشکلات و روان شدن مسیر زندگی است ،هنگامی که از روی آتش می پرند می خوانند : زردی من از تو ،سرخی تو از من ،یعنی انسان زردی بیماری و افسردگی را ،از خود بیرون می افکند و وجودش را بازسازی می کند.
همینطور رسم کوزه شکستن که کمی نمک و ذغال در کوزه می ریزند که نماد تیره روزی و سیاه بختی هستند ،و با این جمله که درد و بلای من بره توی کوزه و کوزه بره توی کوچه ،آنرا به بیرون پرتاب می کنند تا شکسته شود.
و یا صبح زود به سر چشمه یا رود خانه می روند و آب رودخانه را با قیچی می برند تا به این ترتیب گشایشی در زندگی پیش آید.
مکتب جدید روانشناسی مثبت گرا که در سال ۲۰۰۰ به وسیله مارتین سلیگمن بنیانگذاری شد ،توجه خود را بر روی تجربیات مثبت زندگی معطوف کرده ،و انسان های کهن در فرهنگ ما به طور خود بخودی به آن رسیده و عمل می کرده اند.
هنگام پریدن از آب در صبح چهارشنبه سوری نیز ،این اشعار خوانده می شود:
باش آغرئمی ،دیش آغرئمی ،قادامی ،بلامی ،وردیم سو آپارسئن
5-رسم فال گوش ،افراد را سوق می دهد که حد اقل برای یک روز هم که شده ،خوب سخن بگویند و سخنان خوب بگویند.
نوشته: دکتر نرمینه معینیان
پایان خبر/
کد خبر: 18164 - منبع خبر: پایگاه خبری پیک چاپار